AbiDic.com
  • دیکشنری

تحت نظارت بودن


english

1 Law:: be under / state or condition of being under surveillance, control, supervision, superintendence, check, regulation, observation, care, stewardship, scrutiny; wardship

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تحت حمایت و سرپرستی
تحت رسیدگی
تحت رهن قرار دادن
تحت سرپرستی
تحت سرپرستی بودن
تحت سرپرستی دادگاه
تحت سرپرستی درآمدن
تحت شنود
تحت عنوان
تحت فشار قرار دادن
تحت فشار قراردادن
تحت قیمومت درآوردن
تحت مالکیت عمومی
تحت موئی
تحت نظارت
تحت نظارت بودن
تحت نظر
تحت نظر پلیس
تحت نظر گرفتن
تحت نظر کسی کار کردن
تحت کنترل
تحت کنترل بودن
تحتانی
تحتنظر گرفتن
تحجر
تحجیر کردن
تحدب
تحدید
تحدید تجارت
تحدید تسلیحات

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط